دروغ حفره ای است که انتها ندارد. دروغ اول مانند گلوله برفی است که از قله راه می افتد. اگر ادامه یابد منجر به دروغهای بعدی و بزرگ تر شدن این گلوله برفی می شود و در نهایت، باعث ویرانی بزرگی می شود. اما اگر در همان جا متوقف شود خرابی کمتری دارد.
«اتفاقی که افتاده بود را نمی توانست باور کند. نفس عمیقی کشید و خودش را به لبه ساختمان کشاند. به پايين که نگاه کرد، بدن بی جان عرفان را دید که یک پایش زیرش تا شده بود و به پهلو روی زمین افتاده بود. سريع بلند شد. نمی دانست چه کند. هزار جور فکر و خیال به سرش زد. حتما کارش تمام شده است. شاید فقط بیهوش شده باشد. اما چه کسی از سه متری روی زمین بیفتد، زنده می ماند؟! امکان ندارد. اگر به جرم قتل بگیرندش، کارش تمام است…»
گلوله برفی که راه افتاد
200,000 ریال
خرید نسخه الکترونیکموجود در انبار
لینک کوتاه:https://patoghketab.com/?p=159793
نظرات مشتریان
بررسی ها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.
نوشتن نظر مشتری